خاک پیراستن. [ ت َ ] ( مص مرکب ) خاک را تزیین کردن. کنایه از پیرایه و علایق دنیا بر پیکر خاکی خود بستن : خاک پیراستن چه کار بود حامل خاک خاکسار بود گر کسی پرسدت که دانش پاک ز آدمی خیزد آدمی از خاک گو گلاب از گل و گل از خار است نوش در مهره مهره در مار است .