دیکشنری
مترجم
بپرس
خاک فشاندن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
خاک فشاندن. [ ف َ / ف ِ دَ ] ( مص مرکب ) خاک پاشیدن :
فشاندش قضا بر سر از فاقه خاک.
( بوستان ).
فرهنگ فارسی
خاک پاشیدن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها