دیکشنری
مترجم
بپرس
خاک ریزی
/xAkrizi/
معنی انگلیسی
:
embankment
,
levee
,
earthfilling
,
earthwork
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
خاک ریزی. ( حامص مرکب ) عمل ریختن خاک.
فرهنگ فارسی
عمل ریختن خاک .
گویش مازنی
/Khaak rizi/ نوعی سبزی محلی با ساقه ی محکم و پرشاخ و برگ که خوراکی است
مترادف ها
embankment
(اسم)
پشته، خاک ریزی، دیوار خاکی
earthwork
(اسم)
سنگر و استحکامات، سنگر، پشته خاک، خاک ریزی
فارسی به عربی
حاجز
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها