خاک در چشم رفته
مرد خاک در چشم شده دستپاچه و گیج تیر را رها می کند؛ شبلی که خود را یک پهلو به اسب بسته بود به جای خود برمی گردد و تیر در مشک آب می نشیند؛ در همان حال شبلی عنان می گرداند و دشنه اش را به سوی کماندار که می آید پرتاب می کند که تا دسته میان سینه اش می نشیند و فریادکشان می افتد.
... [مشاهده متن کامل]
روز واقعه ، بهرام بیضائی
مرد خاک در چشم شده دستپاچه و گیج تیر را رها می کند؛ شبلی که خود را یک پهلو به اسب بسته بود به جای خود برمی گردد و تیر در مشک آب می نشیند؛ در همان حال شبلی عنان می گرداند و دشنه اش را به سوی کماندار که می آید پرتاب می کند که تا دسته میان سینه اش می نشیند و فریادکشان می افتد.
... [مشاهده متن کامل]
روز واقعه ، بهرام بیضائی