خاک به سر ریختن

پیشنهاد کاربران

خاک بر سر یا به سر ریختن ؛ پاشیدن و افشاندن خاک بر سر، در اثر پیش آمد بد و بلای سخت :
همه جامه پهلوی کرد چاک
خروشان به سر بر همی ریخت خاک.
فردوسی.
خاک بسر ریختن ؛ گریه و زاری کردن ، عزاداری کردن :
همه جامه پهلوی کرد چاک
خروشان بسر بر همیریخت خاک.
فردوسی.

بپرس