خاک برریختن

پیشنهاد کاربران

خاک برریختن ؛خاک انداختن. خاک ریختن. دفن کردن و رویش خاک ریختن :
چو گفتی ندارد ز شاه آگهی
تنش را ز جان زود کردی تهی
به خم کمندش برآویختی
ز دور از برش خاک برریختی.
فردوسی.

بپرس