( خاک آلود شدن ) خاک آلود شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) گرد و خاک به کسی یا چیزی نشستن. انعفار. ( زوزنی ). اِعتِفار. ( مهذب الاسماء ). تَتَرﱡب. تَرَب. رَغم. ( اقرب الموارد ).