نگاهی به ارتباطات خانوادگی ادیبان مشهور نشان میدهد که در بیشتر خانواده ها فقط یک ادیب وجود ندارد
چند مثال:
ویکتور مان کتابی به نام ما پنج نفر بودیم نوشته است.
نام آن پنج نفر ، یولیا، کارلا، هاینریش، توماس و ویکتور بود
... [مشاهده متن کامل]
هاینریش و توماس ادیبان مشهوری شدند.
استعداد نوشتن در خانوادۀ آنها موروثی بود.
این سابقه به مادر آنها #یولیا_مان با نام دوشیزگی #سیلوا_برونز باز میگشت
ویکتور مان می گفت: �مامان هم کمی به ادبیات میپرداخت
او خاطرات دوران کودکی خود را در برزیل و لوبک و همچنین داستان کوتاه مینوشت
در دوران جنگ گاهی بخشی از آنها را میخواند ولی نمیشد او را به انتشارشان راضی کرد با لبخندی حاکی از آگاهی میگفت:
هاینریش و تومی به قدر کافی برای جهان چیزهای زیبا خواهند نوشت
بعد هم خاطرات دوران کودکی خود راپنهان میکرد
توماس مان با کاتیا پرینگزهایم ازدواج کرد
او نوه هدویگ دوم فعال جنبش زنان و نویسندۀ خاطرات نانوشته من ( فرانکفورت ( ۱۹۷۶ ) بود
توماس و کانیا #شش_فرزند داشتند:
اریکایولیا هدویگ متولد۱۹۰۵ که ، هنر پیشه، نویسنده کتاب کودکان وروزنامه نگار بود.
کلاوس متولد ۱۹۰۶ نویسنده و روزنامه نگار بود.
آنگلوس گاتفریدتوماس مشهور به گولو ( متولد ۱۹۰۹ ) تاریخدانی مشهور و مسئول حقوق نشر آثار توماس مان بود.
مونیکا متولد ۱۹۱۰ فرزند نامحبوبی بود و از این موضوع بسیار رنج می برد.
او شعر گونه هایی مینوشت که البته چندان جالب نبود.
الیزابت ورونیکامدی متولد ( ۱۹۱۸ که با خانواده بورگزه وصلت کرد.
او کوچکترین دختر توماس مان و استاد دانشگاه بود.
میشائیل متولد ۱۹۱۹ موسیقیدان بود و اولین دفتر خاطرات پدر خود رامنتشر کرد.
دوخواهر توماس مان خودکشی کردند
توماس مان ضمن این که ازمرگ خواهر غمگین بود خودکشی او را در منزل مادر نامناسب میدید
مرگ کلاوس ضربه بزرگی به خانواده مان وارد کرد
#میشائیل هم درکریسمس ۱۹۷۷ #خودکشی کرد
فریدومان نوه توماس مان که در سال ۱۹۴۰ در دوران تبعید آن خانواده در آمریکا به دنیا آمده بود سالها از ادبیات دوری می کرد
البته بالاخره به ادبیات روی آورد و آثاری منتشر کرد
درحیاط خلوت نویسندگان
راینراشمیتس
مهشیدمیرمعزی
چند مثال:
ویکتور مان کتابی به نام ما پنج نفر بودیم نوشته است.
نام آن پنج نفر ، یولیا، کارلا، هاینریش، توماس و ویکتور بود
... [مشاهده متن کامل]
هاینریش و توماس ادیبان مشهوری شدند.
استعداد نوشتن در خانوادۀ آنها موروثی بود.
این سابقه به مادر آنها #یولیا_مان با نام دوشیزگی #سیلوا_برونز باز میگشت
ویکتور مان می گفت: �مامان هم کمی به ادبیات میپرداخت
او خاطرات دوران کودکی خود را در برزیل و لوبک و همچنین داستان کوتاه مینوشت
در دوران جنگ گاهی بخشی از آنها را میخواند ولی نمیشد او را به انتشارشان راضی کرد با لبخندی حاکی از آگاهی میگفت:
هاینریش و تومی به قدر کافی برای جهان چیزهای زیبا خواهند نوشت
بعد هم خاطرات دوران کودکی خود راپنهان میکرد
توماس مان با کاتیا پرینگزهایم ازدواج کرد
او نوه هدویگ دوم فعال جنبش زنان و نویسندۀ خاطرات نانوشته من ( فرانکفورت ( ۱۹۷۶ ) بود
توماس و کانیا #شش_فرزند داشتند:
اریکایولیا هدویگ متولد۱۹۰۵ که ، هنر پیشه، نویسنده کتاب کودکان وروزنامه نگار بود.
کلاوس متولد ۱۹۰۶ نویسنده و روزنامه نگار بود.
آنگلوس گاتفریدتوماس مشهور به گولو ( متولد ۱۹۰۹ ) تاریخدانی مشهور و مسئول حقوق نشر آثار توماس مان بود.
مونیکا متولد ۱۹۱۰ فرزند نامحبوبی بود و از این موضوع بسیار رنج می برد.
او شعر گونه هایی مینوشت که البته چندان جالب نبود.
الیزابت ورونیکامدی متولد ( ۱۹۱۸ که با خانواده بورگزه وصلت کرد.
او کوچکترین دختر توماس مان و استاد دانشگاه بود.
میشائیل متولد ۱۹۱۹ موسیقیدان بود و اولین دفتر خاطرات پدر خود رامنتشر کرد.
دوخواهر توماس مان خودکشی کردند
توماس مان ضمن این که ازمرگ خواهر غمگین بود خودکشی او را در منزل مادر نامناسب میدید
مرگ کلاوس ضربه بزرگی به خانواده مان وارد کرد
#میشائیل هم درکریسمس ۱۹۷۷ #خودکشی کرد
فریدومان نوه توماس مان که در سال ۱۹۴۰ در دوران تبعید آن خانواده در آمریکا به دنیا آمده بود سالها از ادبیات دوری می کرد
البته بالاخره به ادبیات روی آورد و آثاری منتشر کرد
درحیاط خلوت نویسندگان
راینراشمیتس
مهشیدمیرمعزی