خانو
لغت نامه دهخدا
خانو. ( اِخ ) دهی است از دهستان چناران بخش حومه شهرستان مشهد. واقع در 61 هزارگزی شمال باختری مشهد و یکهزار گزی جنوب راه قدیمی مشهد به قوچان. ناحیه ای است واقع در جلگه ، معتدل و دارای 51 تن سکنه که شیعی مذهب و فارسی و کرد زبانند. این ده از قنات مشروب میشود. محصولاتش غلات و چغندر و لوبیاست. اهالی به کشاورزی و مالداری گذران میکنند و راه مالرو میباشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
خانو. ( اِخ ) قصبه ای است در جنوب لارستان و در شمال شرقی بندرعباس و از آنجا در حدود 150 هزارگز فاصله دارد. ( از قاموس الاعلام ترکی ج 3 ص 2020 ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید