دیکشنری
مترجم
بپرس
خانه نشین شدن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
خانه نشین شدن. [ ن َ / ن ِ ن ِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) معزول شدن. منعزل شدن. || منزوی شدن.
فرهنگ فارسی
معزول شدن منعزل شدن
مترادف ها
house
(فعل)
جا دادن، منزل دادن، پناه دادن، خانه نشین شدن، منزل گرفتن
فارسی به عربی
منزل
پیشنهاد کاربران
خانه نشین شدن: [عامیانه، کنایه ] از کار بی کار شدن، معزول شدن.
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها