با اجاق شاه مردان هر که خصمی میکند
خانه اش را روشنی از خانه روشن کردن است.
واله هروی.
آخر عمر است از آن افزود قدرت ای رقیب خانه روشن میکند در حالت مردن چراغ.
باقر کاشی ( ازآنندراج ).
کلبه ام هرگز چراغ از تیره روزیها نداشت در دم آخر عجب گر خانه را روشن کنم.
کلیم ( از آنندراج ).
اعتمادی نیست بر عمر تو چون نور چراغ خانه روشن میکند این است دستور چراغ.
وحید ( از آنندراج ).
شب جان دادن است ای شمع یکدم خانه روشن کن بشکراین که بیش از من امید زیستن داری.
ولی دشت بیاضی ( از آنندراج ).