خانه داری اجتماعی که به عنوان خانه داری شهری یا مدنی نیز شناخته می شود، یک جنبش سیاسی - اجتماعی بود که در درجه اول از دهه ۱۸۸۰ تا اوایل دهه ۱۹۰۰ در دوران ترقی در سراسر ایالات متحده اتفاق افتاد.
این جنبش، دیدگاه رایج قلمرو زن را به عنوان خانه گسترش داد تا باعث افزایش نفوذ این دیدگاه در جامعه بشود[ ۱] استفاده از زبان خانه داری اجتماعی دلیلی برای افزایش شرکت کنندگان زن در موضوعات سیاسی اجتماعی بوده است.
دست اندرکاران این جنبش به دنبال تغییرات قانونی و اجتماعی برای مسائلی که عبارتند از آموزش، تنظیم مواد غذایی و داروها، بهداشت و سلامتی بودند. [ ۱] این تغییرات در خارج از ساختارهای استثنایی سیاسی و در عوض در باشگاه های زنان، دانشگاه ها و خانه های اسکان اتفاق افتاد. [ ۲]
با شروع خانه داری اجتماعی دیدگاه های مختلفی نسبت به کار زنان، به ویژه دیدگاه هایی که برنامه هایی شامل دفاع از حقوق زنان به صورت مادی و فرهنگی دارد، به نقطه هدف خود رسید. به گفته فمینیسم های مادی، تقسیم نابرابر کار منزل می تواند روی اهداف مالی این وظایف تأکید کند. فمینیست های فرهنگی معتقد بودند مهارت هایی که از هنرهای سنتی زنان به دست می آید، نقش آنها را در انجام وظایف دولت های محلی برجسته تر می کند. [ ۳]
ترکیب هر دو الگو باعث شد که تغییر شکل معنای خانه برای جامعه گسترده تر شود. [ ۳] قراردادهای رایج بین زنان که نقش اصلی زن را به عنوان همسر یا مادر نشان می دهد، کار زنان اصلاح طلب را آسان تر می کند، زیرا آنها می توانند ارزش و تخصص خود را در سر و سامان داد و شهرهای خود در سطوح سیاسی و اجتماعی ثابت کنند، با توجا به اینکه کارهای داخلی قبلی آنها آگاهی ذاتی از نیازها و خواسته های دیگران را ایجاد کرده بود. [ ۴]
خانه داران اجتماعی شهر را به عنوان یک خانه بزرگتر بیان می کنند که باید به همین روش مدیریت شود، که به عنوان محافظی در برابر نظریه مدل مردانه شهر که زنان را به عنوان کالا برای تجارت می شناختند، محسوب می کند. این فعالیت مدنی زنانه زمینه همکاری متقابل را برای فعالیت و تغییرات با پشتیبانی از ارتباطات با عملکردهای سیاسی دولت محلی فراهم می کند. [ ۲] با تعریف مجدد خانه به روشی همه جانبه، روش های استثنا در حوزه عمومی دیگر نمی تواند مانع مشارکت سیاسی اجتماعی زنان شود.




این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاین جنبش، دیدگاه رایج قلمرو زن را به عنوان خانه گسترش داد تا باعث افزایش نفوذ این دیدگاه در جامعه بشود[ ۱] استفاده از زبان خانه داری اجتماعی دلیلی برای افزایش شرکت کنندگان زن در موضوعات سیاسی اجتماعی بوده است.
دست اندرکاران این جنبش به دنبال تغییرات قانونی و اجتماعی برای مسائلی که عبارتند از آموزش، تنظیم مواد غذایی و داروها، بهداشت و سلامتی بودند. [ ۱] این تغییرات در خارج از ساختارهای استثنایی سیاسی و در عوض در باشگاه های زنان، دانشگاه ها و خانه های اسکان اتفاق افتاد. [ ۲]
با شروع خانه داری اجتماعی دیدگاه های مختلفی نسبت به کار زنان، به ویژه دیدگاه هایی که برنامه هایی شامل دفاع از حقوق زنان به صورت مادی و فرهنگی دارد، به نقطه هدف خود رسید. به گفته فمینیسم های مادی، تقسیم نابرابر کار منزل می تواند روی اهداف مالی این وظایف تأکید کند. فمینیست های فرهنگی معتقد بودند مهارت هایی که از هنرهای سنتی زنان به دست می آید، نقش آنها را در انجام وظایف دولت های محلی برجسته تر می کند. [ ۳]
ترکیب هر دو الگو باعث شد که تغییر شکل معنای خانه برای جامعه گسترده تر شود. [ ۳] قراردادهای رایج بین زنان که نقش اصلی زن را به عنوان همسر یا مادر نشان می دهد، کار زنان اصلاح طلب را آسان تر می کند، زیرا آنها می توانند ارزش و تخصص خود را در سر و سامان داد و شهرهای خود در سطوح سیاسی و اجتماعی ثابت کنند، با توجا به اینکه کارهای داخلی قبلی آنها آگاهی ذاتی از نیازها و خواسته های دیگران را ایجاد کرده بود. [ ۴]
خانه داران اجتماعی شهر را به عنوان یک خانه بزرگتر بیان می کنند که باید به همین روش مدیریت شود، که به عنوان محافظی در برابر نظریه مدل مردانه شهر که زنان را به عنوان کالا برای تجارت می شناختند، محسوب می کند. این فعالیت مدنی زنانه زمینه همکاری متقابل را برای فعالیت و تغییرات با پشتیبانی از ارتباطات با عملکردهای سیاسی دولت محلی فراهم می کند. [ ۲] با تعریف مجدد خانه به روشی همه جانبه، روش های استثنا در حوزه عمومی دیگر نمی تواند مانع مشارکت سیاسی اجتماعی زنان شود.





wiki: خانه داری اجتماعی