از تهمت طعنم چواز این شهر برانی
زاهد ز تو این خانه که من خانه بدوشم.
تمکین شیروانی ( از انجمن آرای ناصری ).
از حادثه لرزند بخود کاخ نشینان ما خانه بدوشان غم سیلاب نداریم.
صائب.
|| کنایه از دربدری بواسطه عشق : حلقه زن خانه بدوش توایم
چون در تو حلقه بگوش توایم.
نظامی.
|| ابن سبیل. ( ناظم الاطباء ). || کنایه از مستأجر. || رند. ( ناظم الاطباء ) ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ).