خانم رئیس

لغت نامه دهخدا

خانم رئیس. [ ن ُ رَ ] ( اِ مرکب ) سرپرست فاحشه خانه. رئیس فاحشه خانه. رئیس جنده خانه.

فرهنگ فارسی

سرپرست فاحشه خانه رئیس فاحشه خانه

مترادف ها

headmistress (اسم)
مدیره، خانم مدیر مدرسه، خانم رئیس

schoolmistress (اسم)
خانم رئیس، مدیره اموزشگاه

پیشنهاد کاربران

( قوادة ) قوادة. [ ق َ دَ ] ( ع ص ) زنی را گویند که به جاها رود و زنان بجهت مردان بهم رساند، و مرد این کاره را کس کش گویند. ( برهان ) . رجوع به قَوّادة شود.
قوادة. [ ق َوْ وا دَ ] ( ع ص ) زن قواد. و در فارسی بدون تشدید واو بکار رود بمعنی زن جاکش یعنی آنکه برای مردان زن فاحشه آورد. ( از ناظم الاطباء ) . رجوع به قواد شود.
...
[مشاهده متن کامل]

دلاله ی محبت
bawd
fattycake ( n. )
( US black campus ) a plump woman
mother of the maids ( n. ) [cit. c. 1673 puns on sl. and SE Mother of the Maids, governess to the Queen’s maids of honour]
a madam, a brothel - keeper.
Mother Knab - cony ( n. ) ( also mother nab - cony, Mother Nabem, nab cony ) [nab v. 1 ( 1 ) cony n. , lit. ‘Mother Snatch - Sucker’]
a madam, a bawd
خاله
Mother Cunny ( n. ) [cunny n. ]
generic for a procuress or bawd
mama bitch ( n. ) [mama n. ( 1 ) ]
( US black ) the most reliable and experienced of a pimp’s stable of prostitutes.
به رئیس فحشا خونه های شهر نو خانم رئیس میگفت اونا دیگ استاد کار بودن خخ
woman boss

بپرس