خانسالار. ( اِ مرکب ) رئیس میز پادشاهی. ناظر سلطنتی . ( ناظم الاطباء ). رجوع به «خوانسالار» شود. خانسالار. ( اِ خ ) نام ناحیتی است به خراسان و در چهارفرسخی آن معدن مس وجود دارد.
فرهنگ فارسی
سردسته وبزرگترکشاوزان یک ده نام ناحیتی است به خراسان و در چهار فرسخی آن معدن مس وجود دارد .