خان و مان روفتن. [ ن ُ ت َ ] ( مص مرکب ) خانمانی را از بیخ و بن کندن. خانمانی را بی اساس کردن : بدوستان گله آغاز کرد و حجت خواست که خان و مان من این شوخ دیده پاک برفت.سعدی ( ازآنندراج ).