خان و مان برانداختن. [ ن ُ ب َ اَ ت َ ] ( مص مرکب ) اساس خان و مانی را از هم پاشیدن. خانمانی را نابود کردن : دل ماکیست که سرگشته رویت باشدخان و مانها ز شکرخنده برانداخته ای.نظیری ( از آنندراج ).