خامیز

لغت نامه دهخدا

خامیز. ( اِ ) نوعی خورش است و آن چنان است که گوشت گوسفند یا گوساله را با پوست دباغت کرده آنها را در سرکه پرورده و بعد در روغن پخته و مرق آن را صاف نموده بخورند و در أصل «خام آمیز» بوده یعنی در خامی آمیزش یافته است. معرب آن را «آمص » بر وزن «کامل » و «عامیص » بر وزن «هابیل » گویند. ( انجمن آرای ناصری ) ( آنندراج ). گوشت خام که در سرکه افکنند. قَمیز. ( زمخشری ). طعامی ست از گوشت گوساله با پوست آن و یا شوربای سکباج که سرد کرده و روغن آن را دور سازند. ( از تاج العروس ) . آبگوشت بی چربشی که گذارند سرد شود تا ببندد. ( ناظم الاطباء ). آمص. عامص. آمیص. ( منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران

بپرس