خامیازه.[ زَ / زِ ] ( اِ ) خمیازه و دهن درّه باشد. ( برهان قاطع ). رجوع به «خامیازه » و «خمیازه » شود : کس از آن جمله شادمانه نگشت به تب گرم و خامیازه ٔمن.سوزنی ( از فرهنگ جهانگیری ).