خامش کردن. [ م ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) ساکت کردن. بیصدا کردن. خاموش کردن : دیو را نطق تو خامش میکندگوش ما را گفت تو هش میکند.مولوی.چنان صبرش از شیر خامش کندکه پستان شیرین فرامش کند.سعدی ( بوستان ).