خام پندار. [ پ ِ ] ( ص مرکب ) آن کس که پندار و اندیشه ناپخته دارد. جاهل : بده قراضگکی تا عطات پندارم مگو که سوخته من چه خام پندار است.خاقانی.خام پندار سوخته جگران در هوس پختن وصال توایم.خاقانی.