خام اندیش. [ اَ ] ( نف مرکب ) خام اندیشنده. کسی که اندیشه پخته ندارد : با چنین طالعی که بردم نام چون به اقبال زاده شد بهرام پدرش یزدگرد خام اندیش پختگی کرد و دید طالع خویش.
نظامی.
فرهنگ فارسی
خام اندیشنده کسی که اندیشه پخته ندارد
فرهنگ عمید
دارای اندیشۀ خام و نادرست: پدرش یزدگرد خام اندیش / پختگی کرد و دید طالع خویش (نظامی۴: ۵۶۴ ).