خالیگری. [ گ َ ] ( حامص مرکب ) ضبط دیگر «خوالیگری » بمعنی «آشپزی » است : یکی گفت ما رابه نیک اختری بباید بر شه بخالیگری .فردوسی.ببازار خالیگری ساختن شتالنگ با کعبتین باختن.اسدی ( گرشاسب نامه ).رجوع به خوالیگری شود.