خالص

/xAles/

مترادف خالص: بی آمیغ، بی غش، پاک، رحیق، زبده، ساده، سارا، سره، صاف، صافی، غیرمخلوط، مروق، مصفی، مطلق، ناب، ناپالوده ، بی شائبه، بی ریا، بی آلایش، ناآلوده، ویژه، خرج دررفته، وزن بی ظرف

متضاد خالص: ناخالص، ناسره

برابر پارسی: ناب، بی آلایش، پالیده، زدوده، سره

معنی انگلیسی:
pure, unmixed, unalloyed, net, refined, hard, absolute, clear, fine, high-grade, native, neat, plain, simon-pure, virgin, whole, public domain, crown land, straight, whole grain

لغت نامه دهخدا

خالص. [ ل ِ ] ( ع ص ) ساده. بی آمیغ. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). ناب. صِرف. بَحت. مَحض. صافی. بی غش. سارا :
دلت همانازنگار معصیت دارد
به آب توبه خالص بشویش از عصیان.
خسروانی.
گنه ناب را ز نامه خویش
پاک بستر به دین خالص و ناب.
ناصرخسرو.
ای کریمی که خوی و عادت تو
خالص بِرّ و محض احسان است.
مسعودسعد.
دعای خالص من پس روِ مراد تو باد
که به ز یاد توام نیست پیشوای دعا.
خاقانی.
اگر مشک خالص تو داری مگوی
که گرهست خود فاش گردد به کوی.
سعدی ( بوستان ).
شَرَز. صُراح. صَریح. صُمادِح. صَمیم. طازج. طِلق. قَراح. قَریح. مُصاص. مَصامِص. ناصِع. || ویژه. ( صحاح الفرس ). لُب . مَح . قُح . ( دهار ). منه :«عربی قح ». || وزن ظرف افکنده : این جنس خالص پنج من است ؛ یعنی بدون ظرف پنج من است. || پاکیزه. منه : لبن خالص. ( دستورالاخوان ). ماء خالص ؛ آب پاک و زلال. || سپید از هر چیزی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || تنها. فقط. یگانه. منه : قوله تعالی : و قالوا ما فی بطون هذه الانعام خالصة لذکورنا. ( قرآن 139/6 ). خالصاً لوجه اﷲ؛ تنها برای خدا. || رهائی یابنده. || بیغش. تمام عیار. منه : درم خالص ؛ درم تمام عیار.

خالص. [ ل ِ ] ( اِخ ) نام یکی از خادمان المستضی باﷲ خلیفه عباسی است که با امیرالامراء قطب الدین قیمار میانه خوبی نداشت و از اونزد خلیفه سعایت کرد. حمداﷲ مستوفی در تاریخ گزیده آرد: المستضی باﷲ بعد از پدر به خلافت نشست. بزرگ منش و بسیارعطا بود، از مروت او حکایات بسیار است در اول عهدش امیرالامراء قطب الدین قیمار بود و در امارت طول مدت یافته و دیانتی عظیم داشت و محب علما بود. خادمان صندل و خالص را با او عداوت بود و خلیفه را با او بد کردند. ( از تاریخ گزیده حمداﷲ مستوفی ص 268 ).

خالص. [ ل ِ ] ( اِخ ) نام ناحیه عظیمی است در مشرق بغداد تا سور آن. ( از معجم البلدان یاقوت حموی ج 3 ص 390 ). حمداﷲ مستوفی گوید: خالص ولایتی بوده که حالا خراب است بر آب نهروان اما مرتفع تمام است و سی پاره دیه بود حقوق دیوانش هفت تومان و سه هزار دینار است. ( از نزهة القلوب چ لیدن ج 3 ص 41 ). صاحب آنندراج می آورد: نهری است شرقی بغداد، بر آن نهر شهری است کلان خالص نام .

بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

ناب، سره، ساده وبی آلایش، بی آمیغ، بی غش، خلص
( اسم صفت ) بی آمیغ بی آلایش بی غش ناب سره .
نام نهر مهدی است .

فرهنگ معین

(لِ ) [ ع . ] (ص . ) بی آمیغ ، بی آلایش .

فرهنگ عمید

۱. ناب، سره.
۲. پاک، بی آلایش.
۳. بدون ظرف: وزن خالص.

واژه نامه بختیاریکا

ماک

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] به ناب و غیر آمیخته با چیزی دیگر خالص می گویند.عنوان یاد شده در بابهایی نظیر طهارت، صلات، زکات، کفارات و دیات به کار رفته است.
پوشیدن لباس ابریشم خالص برای مرد حرام است و پوشیدن آن در نماز موجب بطلان آن می شود. در اینکه پوشیدن مثل عرقچین، کمربند و جوراب ابریشمی خالص- که به تنهایی ساتر عورت نیست- موجب بطلان نماز می گردد یا نه، اختلاف است
زکات طلا و نقره خالص
به طلا و نقره ای که آمیخته با فلزی دیگر است زکات تعلّق نمی گیرد، مگر آنکه خالص آن به حد نصاب برسد.
مراد از دینار
بنابر تصریح برخی، مراد از هر دینار در کفاره و دیه یک مثقال طلای خالص مسکوک است.

دانشنامه عمومی

خالص (آلبوم هیلی وستنرا). خالص نخستین آلبوم جهانی هیلی وستنرا است. آلبوم های پیشین او تنها در زلاند نو و نزدیک استرالیا منتشر می شدند. این آلبوم هم چنین از فرد مشهور، سر جرج مارتین، که در تهیهٔ ترانهٔ «unique appeal» او کمک کرد، مشاوره های حرفه ای را دریافت کرد. این آلبوم، پرفروش ترین آلبوم زلاند نو در سال ۲۰۰۴ بود و در نتیجهٔ آن، هیلی را با دریافت جایزه ای از جوایز موسیقی زلاند نو در سال ۲۰۰۴ برتری بخشید. این آلبوم به وسیلهٔ گروه موسیقی دکا در سال ۲۰۰۳ منتشر شد. این آلبوم به وسیلهٔ یونیورسال کلسیکس در سال ۲۰۰۴ در ایالات متحده توزیع شد و در طی اولین هفته، ۱۹۰۶۸ نسخه از آن به فروش رفت. تا ۲۰۰۷، خالص، پرفروش ترین آلبوم کلاسیک قرن ۲۱ در بریتانیا است. [ ۱] خالص شامل گزیده ای متفاوت و متغیر از ترانه ها، چون ترجمه هایی از «Who Painted the Moon Black?» ، «Hine e Hine» ( ترانه ای از مائوری ها، قبایل بومی زلاند نو ) ، «In Trutina»، از آلبوم کارمینا بیورنا، «Wuthering Heights» ( تقلیدی از ترانهٔ مشهور کیت باش ) ، و ترانهٔ کلاسیک جاودانهٔ روحانی «Amazing Grace» است. هم چنین در آلبوم، Pokarekare Ana که ترانهٔ عاشقانهٔ نیوزیلندی که محبوبتت درازمدتی داشته نیز وجود دارد.

• Across The Universe of Time
• Never Say Goodbye
• Beat of Your Heart
• Pokarekare Ana
• Who Painted The Moon Black?
• River of Dreams
• Benedictus
• Hine E Hine
• Dark Waltz
• Amazing Grace
• My Heart And I
• In Trutina
• Heaven
• Pokarekare Ana ( duet with راسل واتسون )
• Silent Night ( Bonus Track )
• Away In A Manger ( Bonus Track )
• Mary Did You Know ( Bonus Track )
• The Mummers' Dance ( Bonus Track )
• Pokarekare Ana
• Never Say Goodbye
• Who Painted the Moon Black?
• River of Dreams
• Benedictus
• Hine e Hine
• Dark Waltz
• Amazing Grace
• In Trutina
• Beat of Your Heart
• Heaven
Wuthering Heights
• Hine e Hine ( Māori mix )
• Pokarekare Ana ( Come Back to Me ) - 3:18
• Never Say Goodbye - 3:13
• Who Painted the Moon Black? - 3:38
• River of Dreams - 4:21
• Beat of Your Heart - 3:13
• Amazing Grace - 3:42
• Benedictus - 3:50
• Hine E Hine ( Maiden, O Maiden ) - 5:06
• Across the Universe of Time - 3:42
• Dark Waltz - 4:18
• In Trutina ( From Carmina Burana ) - 2:22
• Heaven - 4:09
• Wuthering Heights - 3:44
عکس خالص (آلبوم هیلی وستنرا)عکس خالص (آلبوم هیلی وستنرا)

خالص (فیلم ۲۰۰۹). خالص ( انگلیسی: Pure ) یک فیلم درام به کارگردانی لیسا لانگست محصول سال ۲۰۰۹ است.
زنی جوان زندگی اش پس از دیدن اجرایی از «رکوئیم» موتسارت کاملاً تغییر می کند…
آلیسیا ویکاندر
ساموئل فرولر
• مارتین والستروم
عکس خالص (فیلم ۲۰۰۹)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

خالص (homozygous)
در جانداران، وجود دو الل (دگره) یکسان برای یک صفت مفروض. افراد خالص، نسبت به یک صفت، همیشه افراد نظیر خود را برای صفت مذکور پدید می آورند. به عبارت دیگر، آمیزش آن ها با فرد دیگری که از نظر ژنتیکی شبیه خودشان است، افرادی پدید می آورد که از نظر ظاهر شبیه آن هایند. سویه ها یا گونه های درون زاد (خویش زاد) تقریباً در همۀ صفات خویش خالص اند. الل های مغلوب فقط در حالت خالص بیان می شوند. موجودات ناخالص (هتروزیگوت) برای یک صفت مفروض دو الل متفاوت دارند.

جدول کلمات

قح , ناب , سره , بی غش, ژاو, زبده, سارا

مترادف ها

absolute (صفت)
مطلق، کامل، قطعی، خالص، مستقل، استبدادی، غیر مشروط، ازاد از قیود فکری، خود رای

sheer (صفت)
راست، مطلق، خالص، پاک، محض، حریری

net (صفت)
اصلی، خالص، اساسی، ویژه، خرج دررفته

pure (صفت)
خالص، منزه، اصیل، عفیف، تمیز، پاک، محض، ناب، سره، بیغش، ژاو

genuine (صفت)
اصلی، خالص، درست، واقعی، حقیقی، اصل، عینی

solid (صفت)
سفت، خالص، یک پارچه، سخت، محکم، بسته، قوی، نیرومند، استوار، قابل اطمینان، جامد، توپر، مستحکم، منجمد، حجمی، سه بعدی، ز جسم

sincere (صفت)
خالص، صادق، صمیمی، بی ریا، قلبی، راست نما، مخلص

downright (صفت)
راست، مطلق، خالص، رک، محض

heartfelt (صفت)
خالص، صمیمی، بی ریا، قلبی، از روی صمیمیت

veridical (صفت)
خالص، صادق، راستگو، از روی حقیقت گویی

virginal (صفت)
خالص، دست نخورده، بکر، دوشیزهای، باکره مانده

unmixed (صفت)
خالص، یک دست

simon-pure (صفت)
خالص، صحیح، بی غل و غش، راست حسینی

unalloyed (صفت)
خالص، ناب، بدون الیاژ، غیر مخلوط

unadulterated (صفت)
خالص، مخلوط نشده، بدون مواد خارجی

فارسی به عربی

اصیل , شبکة , صادق , صافی , صلب , مطلق

پیشنهاد کاربران

خالص=قح
خالص برابر "نیامخیته" می تواند باشد.
ریهت دیگری از آمیخته در زبان پهلوی برابر "گومی، گومیگ" می باشد پس می توان واژه "ناگومیگ، ناگومی" را نیز برای این واژه در نگاه داشت.
می توان به جای پیشوند "نا"، "نَ" هم گذاشت.
...
[مشاهده متن کامل]

می توان هم از پیشوند های دوره پهلوی مانند "اَ" نیز به جای "نا" بهره برد.
پس می توان واژگان زیر را ساخت:
1 - نگومیگ
2 - اَگومیگ
3 - نگومی
4 - اگومی
بهتر است "یگ" پایانی این واژه ها را با "ی" جایگزین کنیم، چرا که یگ در میان مردم خیلی شناخته شده نیست و بهتر است که "ی" را گذاشت که در وازگان بسیاری است.
پس دو واژه می ماند:
1 - اَگومی
2 - نَگومی
پس برابر های این واژه هستند:
1 - نیامیخته
2 - اَگومی
3 - نگومی
دیگر گزینش با شما. هر کدام را که می خواهید برگزیند. از نگاه من واژه های دوم و سوم بهتر هستند چرا که برای گویش آسانتر هستند.
بدرود!

genuine
صافی عیار. ( ص مرکب ) خالص . بی غش :
اندر جهان دولت صافی عیار ملک
زان خنجر زدوده ٔ صافی عیار باد.
مسعودسعد.
خالص از واژه پارسی خوالست=پاکترین گرفته شده که ست=est پسوند ترین در پهلوی هست
ژاو . . . ساره. . . . سارا . . . . زبده . . . . ناب . . .
صریح
مطلق . . . . ناب . . . سره . . . پاک . . .
سارا. ( ص ) خالص را گویند. ( جهانگیری ) ( رشیدی ) ( غیاث ) ( انجمن آرا ) ( فرهنگ خطی کتابخانه لغت نامه ) . خالص و صاف. ( شعوری ) . خالص و ویژه. ( آنندراج ) . اگرچه این لفظ به این معنی شایستگی صفت دیگر
...
[مشاهده متن کامل]
چیزها را نیز دارد لیکن ترکیب آن بجز عنبر و مشک وزر بنظر نیامده است. همچو عنبرسارا، و زر سارا. ( برهان ) ( جهانگیری ) ( انجمن آرا ) ( رشیدی ) ( غیاث ) ( آنندراج ) . پاک. بی آمیغ. ناب. تمیز. بی بار.

کامل عیار. [ م ِ ع ِ ] ( ص مرکب ) زر ده دهی . ( فرهنگ نظام ) .
- نقره ٔ کامل عیار ؛ نقره ٔ خالص . مؤلف تذکرةالملوک آرد: نقره ٔ کامل عیار آن است که از سطح قرص نقره بعد از برآمدن از کوره ٔ قال شاخچه ها به شکل حباب سر میزند، و به همین جهت نقره ٔ خالص را شاخدار میگویند. ( تذکرةالملوک چ دبیرسیاقی ص 22 ) .
...
[مشاهده متن کامل]

|| مجازاً هر کس و چیز بی عیب . ( فرهنگ نظام ) . تمام عیار. ( آنندراج ) . کامل . بی غل و غش . ( آنندراج ) :
رتبه ٔ کامل عیاران از محک ظاهر شود
تن به سنگ کودکان ده دامن صحرا مگیر.
صائب ( از آنندراج ) .
رجوع به کامل العیار شود.

بی آمیخت
سارا
برگزیده
ساف ( که واژه ایست پارسی به زبان تازی رفته و صاف شده است.
درود
بر گمانیم که واژه بی آمیغ که بر چم خالص و در آرش سارا ست، می تواند زیباتر و رساتر شده و در جای خالص واژه
بی آمیخت
را ب کار یندیم.
صمیم
بی غش و قلب
صفی
عینی
نِژاده
کسی یا چیزی که پاک از هرگونه ناخالصی باشد
محض
بی آمیغ، بی غش، پاک، رحیق، زبده، ساده، سارا، سره، صاف، صافی، غیرمخلوط، مروق، مصفی، مطلق، ناب، ناپالوده، بی شائبه، بی ریا، بی آلایش، ناآلوده، ویژه، خرج دررفته، وزن بی ظرف
خالص از هر چیز = لب . لبالب
سره
در پهلوی همچنین واژه " أگومگ" از بن گمیختن به چم آمیختن و آمیغ و ترکیب کردن گرفته شده و با پسوند منفی ساز " أ" به مفهوم خالص است ، برابر نسک فرهنگ کوچک زبان پهلوی از مکنزی و برگردان بانو مهشید میرفخرایی.
قح
در پهلوی " اپیژک " ، اپیژکین = خلوص
Net
بار مثبت خالص=Net positive charge
تخلیص
سارا
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٦)

بپرس