خالد زبیدی یمنی
لغت نامه دهخدا
ایا جبلی سنجار ماکنتما لنا
مصیفاً و لامشتی و لامتربعاً
و یا جبلی سنجار هلا بکیتما
لداعی الهوی منا شتیتین ادمعا
فلو جبلا موج شکونا الیهما
جرت عبرات منهما او تصدّعا
بکی یوم تل المحلبیة ضابی ٔ
و الهی عویداً بثّه فتقنعا.
مردی از بنی حیّی بنام دثار این اشعار بشنید و در مقام جواب برآمد وسپس خالد جواب او را جواب گفت. ( از معجم الادباء یاقوت حموی چ دارالمأمون ج 11 ص 22 ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید