خاطر جستن

لغت نامه دهخدا

خاطر جستن. [ طِ ج ُ ت َ ] ( مص مرکب ) موافق آرزوی کسی عمل کردن. دل بدست آوردن :
در بهاران خاطر بلبل بجو تا در خزان
بینوائی کم کشی از باغ و بستان کسی.
صائب ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

موافق آرزوی کسی عمل کردن دل بدست آوردن .

پیشنهاد کاربران

بپرس