خاش و خش

لغت نامه دهخدا

خاش وخش. [ ش ُ خ َ ] ( اِ مرکب ، از اتباع ) قماش ریز را گویند که از دم مقراض استادان خیاط و پوستین دوز بدست آید. قماش ریزه بود. ( فرهنگ اسدی ). || چیزی که از دم تیشه درودگران بریزد. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ). || آشغال. رجوع به خاشه شود.

فرهنگ فارسی

قماش ریز را گویند که از دم مقراض استادان خیاط و پوستین دوز بدست آید .

پیشنهاد کاربران

بپرس