[ویکی فقه] درباره منشأ و خاست گاه تصوف و عرفان اسلامی اختلاف نظر جدی بین شرق شناسان و اهل تصوف وجود دارد؛ شرق شناسان منشأ تصوف را خارج از حیطه اسلام و صوفیه آن را کاملا داخل دینی و اسلامی می دانند.
محققان و شرق شناسان از سدۀ ۱۹م به بعد، نظریات و آراء گوناگونی دربارۀ اصل و منشأ تصوف ابراز کرده اند و به سبب شباهت های موجود میان تصوف و عرفانِ اسلامی با سایر مکاتب عرفانی، خاست گاه آن را در بیرون از مرزهای اسلام، و در دیگر ادیان و مکاتب دانسته اند.برخی هم چون ثولوک در کتاب «تصوف یا حکمت ایرانی»، و پالمر در کتاب «عرفان شرقی»، به تأثیر ادیان و اندیشۀ ایرانی بر تصوف اشاره کرده اند برخی دیگر چون ویلیام جونز، ماکس هورتن، آلفرد فون کرمر و ر.س. زنر نیز از تأثیر آراء هندویی و بودایی بر عارفان مسلمان سخن به میان آورده اند؛ و کسانی چون وینفلد، نیکلسن و مِرکس به تأثیر اندیشۀ نوافلاطونی بر عارفان اسلامی اشاره کرده اند.آسین پالاسیـوس، ونسینک، تور آندره و مارگارت اسمیث نیز به دنبال کشف روابط عارفان مسلمان با راهبان مسیحی بوده اند.
نقد شرق شناسان
به هر حال، چنان که برخی محققان دیگر اشاره کرده اند، جست وجوی شرق شناسان و عرفان پژوهان غربی به دنبال ریشه های غیراسلامی تصوف، بیشتر از آن روی بوده است که آنان تنها به یک جنبه یا جنبه های معدودی از تصوف توجه می کردند، و یا آن که با ابعاد معرفتی دین اسلام آشنایی کاملی نداشتند و از این روی، اسلام را بستر مساعد و مناسبی برای ظهور و رشد اندیشه های عرفانی نمی یافتند؛ حال آن که تصوف و عرفان اسلامی، هم از بُعد عملی و هم از بُعد نظری، ریشه در کتاب و سنت دارد.
← سیره عملی معصومین
(۱۰) بدوی، عبدالرحمان، تاریخ التصوف الاسلامی، کویت، ۱۹۷۸م.(۲۰) زرین کوب، عبدالحسین، ارزش میراث صوفیه، تهران، ۱۳۵۳ش.(۳۰) عفیفی، ابوالعلاء، مقدمه بر فی التصوف الاسلامی و تاریخه نیکلسن، قاهره، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م.(۳۱) غنی، قاسم، تاریخ تصوف در اسلام، تهران، ۱۳۶۶ش.
محققان و شرق شناسان از سدۀ ۱۹م به بعد، نظریات و آراء گوناگونی دربارۀ اصل و منشأ تصوف ابراز کرده اند و به سبب شباهت های موجود میان تصوف و عرفانِ اسلامی با سایر مکاتب عرفانی، خاست گاه آن را در بیرون از مرزهای اسلام، و در دیگر ادیان و مکاتب دانسته اند.برخی هم چون ثولوک در کتاب «تصوف یا حکمت ایرانی»، و پالمر در کتاب «عرفان شرقی»، به تأثیر ادیان و اندیشۀ ایرانی بر تصوف اشاره کرده اند برخی دیگر چون ویلیام جونز، ماکس هورتن، آلفرد فون کرمر و ر.س. زنر نیز از تأثیر آراء هندویی و بودایی بر عارفان مسلمان سخن به میان آورده اند؛ و کسانی چون وینفلد، نیکلسن و مِرکس به تأثیر اندیشۀ نوافلاطونی بر عارفان اسلامی اشاره کرده اند.آسین پالاسیـوس، ونسینک، تور آندره و مارگارت اسمیث نیز به دنبال کشف روابط عارفان مسلمان با راهبان مسیحی بوده اند.
نقد شرق شناسان
به هر حال، چنان که برخی محققان دیگر اشاره کرده اند، جست وجوی شرق شناسان و عرفان پژوهان غربی به دنبال ریشه های غیراسلامی تصوف، بیشتر از آن روی بوده است که آنان تنها به یک جنبه یا جنبه های معدودی از تصوف توجه می کردند، و یا آن که با ابعاد معرفتی دین اسلام آشنایی کاملی نداشتند و از این روی، اسلام را بستر مساعد و مناسبی برای ظهور و رشد اندیشه های عرفانی نمی یافتند؛ حال آن که تصوف و عرفان اسلامی، هم از بُعد عملی و هم از بُعد نظری، ریشه در کتاب و سنت دارد.
← سیره عملی معصومین
(۱۰) بدوی، عبدالرحمان، تاریخ التصوف الاسلامی، کویت، ۱۹۷۸م.(۲۰) زرین کوب، عبدالحسین، ارزش میراث صوفیه، تهران، ۱۳۵۳ش.(۳۰) عفیفی، ابوالعلاء، مقدمه بر فی التصوف الاسلامی و تاریخه نیکلسن، قاهره، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م.(۳۱) غنی، قاسم، تاریخ تصوف در اسلام، تهران، ۱۳۶۶ش.
wikifeqh: منشأ_تصوف