دیکشنری
مترجم
بپرس
خارندگی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
خارندگی. [ رَ دَ / دِ ] ( حامص ) عمل خاریدن. خارش. حکه. رجوع به خاریدن شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها