خاراشکاف. [ ش ِ ] ( نف مرکب ) شکافنده خارا و سنگ سیاه سخت : ز خاریدن کوس خاراشکاف پر افکند سیمرغ در کوه قاف.نظامی.همانا که آن هاتف خضرنام که خاراشکاف است و خضراخرام.نظامی. || کنایه از زورمند و قوی : طلب فرمود شه خاراشکافی ز خارا موج خون بر خاره بافی.لالی ( از آنندراج ).
آن که یا آنچه سنگ خاره را می شکافد: ز خاریدن کوس خاراشکاف / پر افکند سیمرغ در کوه قاف (نظامی۵: ۹۸۰ ).