گر ایدونکه رستم بود پیشرو
نماند بر این بوم و بر خار و خو.
فردوسی.
سواران و اسبان پرمایه اندزگردنکشان برترین پایه اند
سلاح است و بهرامشان پیشرو
که گردد سنان پیش او خار و خو.
فردوسی.
بکوشم که آباد گردد زنونمانم که ماند پر از خار و خو.
فردوسی.
زمینی که بود اندر او خار و خوسراسیمه در وی سپهدار گو.
؟ ( نسخه ای از لغت نامه اسدی ).
زمانی بدین داس گندم دروبکن پاک پالیزم از خار و خو.
اسدی.