خار زدن

لغت نامه دهخدا

خار زدن. [ زَ دَ ] ( مص مرکب ) فروبردن چیزی نوک تیز در تن یا جای دیگر. نخس. ( بحر الجواهر ). نخس معنیش قریب بمعنی دَخز است جز آنکه حالتی است که در آن چوب و انگشت بکار رود. ( بحر الجواهر ).

فرهنگ فارسی

فرو بردن چیزی نوک تیز در تن یا جای دیگر نخس نخس معنیش قریب بمعنی دخز است جز آنکه حالتی است که در آن چوب و انگشت بکار رود .

پیشنهاد کاربران

خار زدن: [اصطلاح نساجی] اصطلاحیست که به عمل کرک دار کردن پشت پارچه توسط دستگاه خار نسبت داده می شود.

بپرس