خاج. ( ارمنی ، اِ ) بر وزن تاج بمعنی چلیپا باشد که صلیب نصاری است. ( برهان ) ( آنندراج ) ( جهانگیری ). رجوع بصلیب شود. || نرمه گوش یعنی جائی که گوشواره در آن کنند. ( برهان ) ( آنندراج ) : دولت از خاج گوش بنده تو بنده را حلقه درکشند بخاج.
سوزنی.
|| دار. یکی از اشکال ورق بازی ( قمار ). رجوع به صلیب و رجوع به چلیپا شود.
فرهنگ فارسی
چلیپا، صلیب، داری که حضرت عیسی رابر آن آویختند ( اسم ) صلیب چلیپا . یا خاج اعظم . صلیبی که عیسی را بدان دار کشیدند .
فرهنگ معین
[ ارمن . ] (اِ. ) ۱ - صلیب ، چلیپا. ۲ - یکی از خال های ورق ، گشنیز. (اِ. ) نرمة گوش که در آن گوشواره کنند.
در گفتار پارسی به مناسک مسیحی از شرقی غربی تفاوت کلام گذاشته میشه برای تشخیص گونه آن خاج کشیدن ازین مورد است. خاج کشیدن یعنی صلیب کشیدن بر سینه ولی بیشتر این را به مسیحیان ارتدکس در ادبیات میگن ویا در ترجمه کتاب های برآمده از فرهنگ دینی ارتدکس مثل روسیه ، ارمنستان ، گرجستان و دیگر. .
نام یکی از خال های چهارگانه پاسور ( ( ورق بازی ) ) که دارای سیزده کارت بنام های ( دو تا ده ) ( آس ) ( سرباز، بی بی و شاه ) می باشد.