سر برافراختی بخاتونی
خواستی گنجهای قارونی.
نظامی.
|| ( اِ ) نوعی از لباس است : چو خاتونئی بود ابریشمین
چو چتری و فونک گلی و کژین.
نظام قاری ( دیوان ص 182 ).
خاتونی. ( اِخ ) دهی است از بخش میناب واقع در سه فرسنگی مغرب میناب. رجوع بنقشه شهرستان بندرعباس در فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 شود.
خاتونی. ( اِخ ) رجوع به ابوطاهر خاتونی و آثارالبلاد ص 259و کتاب النقض ص 13 و مقدمه لباب الالباب از محمد قزوینی ص 14 و تاریخ سلجوقیه تألیف عمادالدین کاتب شود.