خاتمه دادن
مترادف خاتمه دادن: پایان دادن، به انتها رساندن، به آخر رساندن، به پایان رساندن، ختم کردن، تمام کردن، خاتمه بخشیدن، مختومه کردن، مختومه اعلام کردن ، متوقف ساختن، متوقف کردن
متضاد خاتمه دادن: آغازیدن
برابر پارسی: بفرجام رساندن، بپایان بردن
معنی انگلیسی:
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
جدول کلمات
مترادف ها
موقوف کردن، ب انتها رسیدن، تمام کردن، سپری شدن، خاتمه دادن، سپری کردن، ختم کردن، پایان یافتن، تمام شدن، منتهی شدن به، منجر شدن، بپایان رسانیدن، رنگ وروغن زدن
بستن، مسدود کردن، محصور کردن، خاتمه دادن
انجام دادن، به انجام رساندن، تکمیل کردن، خاتمه دادن، کامل کردن، سپری کردن
ب انتها رسیدن، تمام کردن، خاتمه یافتن، به انتها رسیدن، خاتمه دادن، بپایان رساندن، ختم کردن، پایان یافتن، تمام شدن، بپایان رسیدن، منتج شدن
فسخ کردن، محدود کردن، خاتمه دادن، بپایان رساندن، پایان یافتن، منجر شدن، پایان دادن، منقضی کردن
خاتمه دادن، بپایان رساندن، منعقد کردن، نتیجه گرفتن، استنتاج کردن، ختم کردن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پایان دادن
اختتام، پایان دادن، به انتها رساندن، به آخر رساندن، به پایان رساندن، ختم کردن، تمام کردن، خاتمه بخشیدن، مختومه کردن، مختومه اعلام کردن، متوقف ساختن، متوقف کردن