حیله گری

/hilegari/

مترادف حیله گری: افسون، حقه، حیله بازی، خدعه، دوال بازی، محیلی، مردرندی، مکاری، مکر، نیرنگ

معنی انگلیسی:
cattiness, craft, legerdemain, lubricious, slickness, slyness, subtlety

فرهنگ فارسی

حیله بازی مکاری .

مترادف ها

cunning (اسم)
زیرکی، عیاری، خاتوله، خبی، مکاری، حیله، خدعه، حیله گری، حیله باز

trickery (اسم)
نیرنگ، حیله بازی، حیله گری، گول زنی

hanky-panky (اسم)
حقه بازی، حیله گری، دورویی، روباه بازی

فارسی به عربی

خداع

پیشنهاد کاربران

رندی
حیله گری به معنای
حیله بازی
فریب
در زبان دری ما به حیله گر و نیرنگ باز ۴۲۰ هم میگویند و ۴۲۰ زیادتر رایج است داستان از این قرار است که کدام وقتی در هند یک زندانی شماره ۴۲۰ بوده که نهایت حیله گر و حقه باز بوده و در هند هم تا امروز به حقه باز و حیله گر ۴۲۰ میگویند
نیرنگ ، شیله پیله، در کردی می گویند رپ شیله که از پیشوند "رپ "کوشش" و شیله "نیرنگ"ساخته شده است
زیرکی نیرنگ فریب
حیله گری یعنی مکاری، خاتوله، خبی، خدعه

بپرس