حیرت زده

/heyratzade/

مترادف حیرت زده: حیران، حیرتمند، خیره دل، سرگشته، مات، مبهوت، متحیر، هاج و واج

برابر پارسی: شگفت زده

معنی انگلیسی:
astonished, foggy, perplexed

فرهنگ فارسی

( صفت ) متحیر سرگشته : (( باقیاف. حیرت زده . ) )

فرهنگ معین

( ~. زَ دِ ) [ ع - فا. ] (ص مر. ) متحیر، سرگشته .

مترادف ها

wonderer (اسم)
حیرت زده، تعجب کننده

wide-eyed (صفت)
متعجب، حیرت زده، دارای چشم باز، دارای چشم گشاد

open-mouthed (صفت)
دهان باز، حیرت زده، متعجب و متحیر

پیشنهاد کاربران

baffle:
I'm baffled by her decision.
It baffles me why the show is so popular.
Scientists are baffled as to why so many young people are affected.
حیرت زده
به یه بی شعور که رفته آقای حیرت رو زده ) :
نمکم خودم میدونم
خیره گون . [ رَ / رِ ] ( ص مرکب ) حیرت زده . حیران . متحیر. بهت زده . مبهوت : چو بشنید از آن خواب شد خیره گون شدش دانش خویش را تیره گون . فردوسی .
حیرت زده:یعنی شگفت زده
حیرت زده :
یعنی شگفت زده🙂🙂
حیرت زده
اعللبلب
پر ا زشگفتی
شوکه
متعجب