حیدره

لغت نامه دهخدا

( حیدرة ) حیدرة. [ ح َ دَ رَ ] ( ع مص ) هلاکی. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || ( اِ ) شیر.اسد. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ). شیر درنده. ( آنندراج ) ( غیاث ). ج ، حیادر. ( مهذب الاسماء ).

حیدرة. [ ح َ دَ رَ ] ( اِخ ) لقب علی بن ابیطالب ( ع ) :
انا الذی سمتنی امی حیدرة
ضرغام آجام و لیث قسوره.
( منسوب بحضرت علی ( ع ) ).

حیدرة. [ ح َ دَ رَ ]( اِخ ) ابوالحسن فقیه داودی. از اخیار علماء و دانشمندان و با ابن الندیم معاصر و دوست بوده است. رجوع به فهرست ابن الندیم چ مطبعه رحمانیه مصر ص 307 شود.
حیدره. [ ح َ دَ رَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان نهارجانات بخش حومه شهرستان بیرجند. ناحیه ای است کوهستانی و معتدل. دارای 100 تن سکنه است. محصولاتش غلات و میوه. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

دانشنامه عمومی

حیدره (الجزایر). حیدره ( به عربی: حیدرة ) یک شهرداری در الجزایر است که در استان الجزیره واقع شده است. [ ۱] حیدره ۳۵٬۷۲۷ نفر جمعیت دارد.
عکس حیدره (الجزایر)عکس حیدره (الجزایر)عکس حیدره (الجزایر)

حیدره (تونس). حیدره ( به عربی: حیدرة ) یک منطقهٔ مسکونی در تونس است که در استان قصرین واقع شده است. [ ۲] حیدره ۳٬۴۵۱ نفر جمعیت دارد.
عکس حیدره (تونس)عکس حیدره (تونس)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس