لغت نامه دهخدا
حیازة. [ زَ ] ( ع مص ) گرد آوردن چیزی و فعل آن از نصر است. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ). رجوع به حوز شود.
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) جمع کردن گرد آوردن . ۲ - فراهم ساختن بدست آوردن . جمع : حیازات .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
پیداکردن یابدست آوردن چیزی که صاحب مشخصی نداردمثل اراضی مباح
تصرف و وضع ید یا مهیاکردن وسائل تصرف واستیلا
حیازت یعنی بدست آوردن، در قانون مدنی ماده ۴۰ می گوید تملک حاصل میشود به وسیله ، احیای اراضی مواد و حیازت اشیا ئ مباحه. . . . یکی از اسباب تملک حیازت یعنی به دست آوردن، وضع ید است واز آنجا که دست یکی از ابزار و الات متصرف شدن است به آن بدست آوردن یا وضع ید می گویند.
تصرف و وضع ید یا مهیا کردن وسایل تصرف و استیلاء بر چیزی ( ماده۱۴۶ قانون مدنی )
برداشت مستقیم محصول اماده ی طبیعت بدون اینکه کاری روی ان انجام دهد مثل بهره برداری از معادن و یا ماهی دریا ها، این اقدام را که موجب مالکیت فرد میشود حیازت` مینامند.
حیازت :[اصطلاح ملک و مسکن] مقصود از حیازت تصرف و وضع ید است یا مهیا کردن وسایل تصرف و استیلا. ( ماده ۱۴۶ قانون مدنی )
تصرف، تصرف در طبیعت و ممالکی که مالک خاص ندارد ، بدست آوردن مال اشیاء و حیوانات از طبیعت، وضع ید، استیلاء، محیا کردن وسایل تصرف
در قانون مدنی قصود از حیازت تصرف و وضع ید است یا مهیا کردن وسایل تصرف و استیلا
در قانون مدنی قصود از حیازت تصرف و وضع ید است یا مهیا کردن وسایل تصرف و استیلا
طبق ماده ۱۴۶ قانون مدنی: مقصود از حیازت تصرف و وضع ید است یا مهیا کردن وسایل تصرف و استیلا .
تصرف, بدست آوردن مال اشیاء و حیوانات از طبیعت, وضع ید, استیلاء, محیا کردن وسایل تصرف