حکیمی محمدرضا

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] «محمد رضا حکیمی» در سال 1314ش در مشهد زاده شد. پدرش مرحوم حاج عبدالوهاب حکیمی از متشرعان و محترمین بازار مشهد بود. محمد رضا در سال 1320ش ابتدا راهی مکتب و سپس مدرسه گردید و در سال 1326ش به حوزه علمیه خراسان وارد شد و بیست سال به علم اندوزی و خودسازی پرداخت.
ایشان در طی این مدت به فراگیری دروس مقدمات و سطح و بعد از آن به درس خارج پرداخت و در کنار آن سالیان درازی به تحصیل فلسفه و کلام، همت گماشت و ادبیات عرب را نزد شیخ محمد تقی ادیب نیشابوری فرا گرفت.
حکیمی همچنین از محضر استادانی همچون آیات عظام: شیخ مجتبی قزوینی خراسانی، سید محمد هادی میلانی و میرزا احمد مدرس یزدی بهره ها برد و جهت فراگیری نجوم، تقویم و برخی علوم دیگر به محضر استادانی چون حاج شیخ اسماعیل نجومیان، حاج سید ابوالحسن حافظیان و حاجی خان مخیری و... شتافت. وی در سال 1348ش، اجازه اجتهاد را از شیخ آقا بزرگ تهرانی دریافت داشت.
وی در میان استادانش بیش از همه از شیخ مجتبی قزوینی تاثیر گرفت و این تاثیر سرانجام با تاسیس مکتب تفکیک توسط حکیمی انجامید.
حکیمی در سال 1345ش از مشهد به تهران کوچ کرد و خودش این واقعه را «هجرت الی التکلیف» نامید. از این تاریخ بود که با روشنفکران روزگار خودش بیشتر آشنا شد و در چند موسسه فرهنگی- انتشاراتی از جمله موسسه انتشارات فرانکلین مشغول کار شد.
دغدغه اصلی حکیمی از آغاز تا کنون، ترسیم سیمای ویژه ای از اسلام و تشیع بوده است، اسلامی که بر محور عدالت در اجتماع و آزادگی در فرد می چرخد و تکیه اصلی اش در سال های اولیه بیشتر بر نشان دادن الگوهای عملی بوده و در سال های پایانی تبین مبانی نظری. قلب تفکر وی در این ماجرا جدایی افکندن میان داده های وحیانی و فرآوردهای بشری بوده است که خودش این تفکر را «مکتب تفکیک» نامیده است.

دانشنامه آزاد فارسی

حکیمی، محمّدرضا (مشهد ۱۳۱۴ش)
حکیمی، محمّدرضا
پژوهشگر و اسلام شناس ایرانی. در ۱۲سالگی تحصیلات حوزوی خود را آغاز کرد و در نثر و نظم فارسی نیز مهارت یافت. وی از زندگانی زاهدانۀ بعضی علمای زادگاهش چون حاج شیخ مجتبی قزوینی تأثیر پذیرفت و این شیوه را در زندگی خصوصی خود برگزید. در عین حال با حضور در کانون نشر حقایق اسلامی، متأثر از محمد تقی شریعتی، در حلقۀ ارادتمندان و دوستان وی و فرزندش علی شریعتی درآمد. حکیمی در ۱۳۴۵ش از مشهد به تهران عزیمت کرد و در انتشارات فرانکلین، شرکت سهامی انتشار، و دفتر نشر فرهنگ اسلامی به ویراستاری و همکاری فرهنگی پرداخت، و مقاله ای در نقد کتاب اسلام در ایران اثر پطروشفسکی نوشت. وی در تهران با بسیاری از روشنفکران و نویسندگان اسلام پژوه، ازجمله مرتضی مطهری، مراوده و رفت و آمد داشت. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در عین طرفداری از انقلاب و رهبری آن، دربارۀ روحانیت و لزوم اصلاحات در آن فراوان سخن گفته و در خطابه های خود به «عدالت» و اهمیت آن در نظام اسلامی تأکید فراوان کرده است. حکیمی در نوشته های خود کوشیده است زمینه هایی را برای حضور نسل جدید و علاقه مند به مباحث ادبی و روشنفکری فراهم کند. وی از طرفداران جدّی مکتب تفکیک است و کتابی به همین نام نیز نوشته است. از آثار اوست: سرود جشن ها (۱۳۴۳)؛ حماسۀ غدیر (۱۳۵۴)؛ بعثت، غدیر، عاشورا (۱۳۵۵)؛ امام در عینیت جامعه (۱۳۵۶)؛ بیدارگران اقالیم قبله (۱۳۵۶)؛ دانش مسلمین (۱۳۵۶)؛ فریاد روزها (۱۳۵۷)؛ تفسیر آفتاب (۱۳۵۷)؛ خورشید مغرب (۱۳۶۰)؛ یادنامۀ علامۀ امینی؛ شرف الدین (۱۳۶۰)؛ مجموعۀ ۶جلدی الحیاة (به زبان عربی و ترجمه فارسی)؛ الهیات الهی و الهیات بشری؛ مقام عقل.

پیشنهاد کاربران

بپرس