[ویکی فقه] حکمت تکرار قصص قرآنی. انجام دادن عمل بیش از یک بار را تکرار گویند. و مفسران برای تکرار قصص قرآن نیز حکمت هایی بیان کرده اند که در ذیل ذکر می شود.
پیامبر در طول ۲۳ سال دریافت و ابلاغ وحی در اوضاع دشوار تبلیغی، مأموریت خویش را به انجام رساند و هنگامی که آزار مشرکان و لجاجت مخالفان موجب دلگیری آن حضرت یا اصحابش می شد خداوند برحسب حال و مقام به بیان و تکرار قصص پیامبران پیشین می پرداخت تا سنت خداوند را در حفظ و حمایت الهی و فرجام شوم معاندان و حق گریزان به پیامبرش یادآور شود و این چنین قلب پیامبر را اطمینان و آرامش بخشد ، از این رو می فرماید:«وکُلاًّ نَقُصُّ عَلَیکَ مِن اَنباءِ الرُّسُلِ ما نُثَبِّتُ بِهِ فُؤادَکَ».
دفع توهم حصر
قرآن قصه گویی را اسلوبی برای تأکید بر بعضی مفاهیم اسلامی در نزد امت مسلمان قرار داده است. به این ترتیب که رخدادهای زندگی مسلمانان در نزول آیات داستانی قرآن لحاظ گردیده و آن حوادث، با توجه به وحدت اهداف و مضامین، با رویدادهای واقعی داستان پیوند داده شده است. این برقراری پیوند میان مفهوم و برداشت اسلامی قصه با واقعیت خارجی مربوط به زندگی مسلمانان، گاهی این گمان ناروا را پدید می آورد که مفهوم داستان منحصر به همین رخداد خارجی است. تکرار داستان ها این پندار حصر و تضییق در مفهوم الهی و اسلامی داستان را از بین برده، بر شمول و فراگیری آن تأکید می کند تا هم رویدادهای مشابه را در بر گیرد و هم به صورت یک قانون اخلاقی یا سنت تاریخی در آید که بر همه وقایع و رخدادها منطبق است.
تحدّی
خداوند قرآن را نازل کرد و مردم از آوردن حتی یک سوره کوتاه مانند آن عاجزند. سپس عجز آن ها را با تکرار یک داستان در موارد مختلف آشکار کرد تا بدین وسیله اعلام کند که آن ها از آوردن مانند آن به هر نظم و عبارتی که بخواهند بیاورند عاجزند.
تکرار قصص جلوه ای از اعجاز
...
پیامبر در طول ۲۳ سال دریافت و ابلاغ وحی در اوضاع دشوار تبلیغی، مأموریت خویش را به انجام رساند و هنگامی که آزار مشرکان و لجاجت مخالفان موجب دلگیری آن حضرت یا اصحابش می شد خداوند برحسب حال و مقام به بیان و تکرار قصص پیامبران پیشین می پرداخت تا سنت خداوند را در حفظ و حمایت الهی و فرجام شوم معاندان و حق گریزان به پیامبرش یادآور شود و این چنین قلب پیامبر را اطمینان و آرامش بخشد ، از این رو می فرماید:«وکُلاًّ نَقُصُّ عَلَیکَ مِن اَنباءِ الرُّسُلِ ما نُثَبِّتُ بِهِ فُؤادَکَ».
دفع توهم حصر
قرآن قصه گویی را اسلوبی برای تأکید بر بعضی مفاهیم اسلامی در نزد امت مسلمان قرار داده است. به این ترتیب که رخدادهای زندگی مسلمانان در نزول آیات داستانی قرآن لحاظ گردیده و آن حوادث، با توجه به وحدت اهداف و مضامین، با رویدادهای واقعی داستان پیوند داده شده است. این برقراری پیوند میان مفهوم و برداشت اسلامی قصه با واقعیت خارجی مربوط به زندگی مسلمانان، گاهی این گمان ناروا را پدید می آورد که مفهوم داستان منحصر به همین رخداد خارجی است. تکرار داستان ها این پندار حصر و تضییق در مفهوم الهی و اسلامی داستان را از بین برده، بر شمول و فراگیری آن تأکید می کند تا هم رویدادهای مشابه را در بر گیرد و هم به صورت یک قانون اخلاقی یا سنت تاریخی در آید که بر همه وقایع و رخدادها منطبق است.
تحدّی
خداوند قرآن را نازل کرد و مردم از آوردن حتی یک سوره کوتاه مانند آن عاجزند. سپس عجز آن ها را با تکرار یک داستان در موارد مختلف آشکار کرد تا بدین وسیله اعلام کند که آن ها از آوردن مانند آن به هر نظم و عبارتی که بخواهند بیاورند عاجزند.
تکرار قصص جلوه ای از اعجاز
...
wikifeqh: حکمت_تکرار_قصص_قرآنی