حک و اصلاح کردن


مترادف حک و اصلاح کردن: تصحیح کردن، ویرایش کردن، تنقیح کردن، جرح وتعدیل کردن، ویراستاری کردن

معنی انگلیسی:
amend, retouch, rewrite

مترادف ها

revise (فعل)
اصلاح کردن، تفتیش کردن، تجدید نظر کردن، دوباره چاپ کردن، اصلاح نمودن، حک و اصلاح کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس