حوضه

/howze/

معنی انگلیسی:
(river)basin

لغت نامه دهخدا

حوضه. [ ح َ ض َ ] ( ع اِ ) عماری فیل وجز آن که بصورت حوض بسازند. ( آنندراج ) :
نشیننده حوضه ٔآبگیر
پلی کز حجابی ندارد گزیر.
نظامی ( از آنندراج ).
حوضه ای ساخته ز سنگ رخام
حوض کوثر بدو نوشته غلام.
نظامی.
چو زد کوزه بر حوضه سنگ بست
سفالین بد آن کوزه حالی شکست.
نظامی.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - عماری فیل که بصورت حوض سازند . ۲ - اراضیی که توسط رودی یا شعب رودی مشروب شود . توضیح این کلمه در قاموسهای معتبر عربی نیامده ولی در (( دزی ) ) مذکور است .

فرهنگ معین

(حُ ض یا ضَ )(اِ. ) [ ع . ] ۱ - ناحیه یا منطقه ای که آب های آن به یک جا می ریزد. ۲ - ناحیه ای که از آب یک رودخانه مشروب می شود.

فرهنگ عمید

زمین هایی که در انتهای رود قرار دارد و از آب آن مشروب می شود.

دانشنامه عمومی

حوضه (شهر). حوضه ( به ترکی استانبولی: Havza ) شهری است در کشور ترکیه که در استان سامسون واقع شده است. جمعیت این شهر بر اساس سرشماری سال ۲۰۰۸ میلادی ۲۰٬۳۳۷ نفر و بر اساس برآوردهای سال ۲۰۰۹ میلادی ۱۹٬۶۷۲ نفر می باشد. [ ۳] [ ۴]
عکس حوضه (شهر)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

حوضه (Basin)
در زمین شناسی، ناحیه ای با زمین نسبتاً پَست که سرزمینی مرتفع تر آن را احاطه کرده است. حوضۀ رسوبی ناحیۀ وسیعی است که در آن لایه های ضخیمی از نهشته های رسوبی انباشته شده اند. حوضۀ اقیانوسی حوضه ای در بستر دریاست. حوضۀ زهکشی ناحیه ای است که آب آن را رودخانه و شاخابه های آن به خود می کشد. حوضۀ داخلی حوضه ای است که هیچ رودی آن را زهکشی نمی کند. حوضه ها اهمیت اقتصادی دارند، زیرا غالباً سوخت های فسیلی در آن ها تشکیل می شوند. زغال سنگ حاصل از بقایای گیاهانی مردابی است که در حوضه های کم عمق انباشته شده، مدفون شده، و نهشته های فوقانی بر آنها فشار وارد کرده اند تا زغال سنگ تشکیل شود. ذخایر نفتی نیز به روشی مشابه از تعداد بیشماری موجود دریایی کوچک انباشته در ته دریا تشکیل شده اند. مدفون شدن این رسوبات و گرم شدن آن ها سبب تبدیل بقایای این موجودات زنده به نفت و گاز شده است. حوضه های زهکشی نیز به لحاظ اقتصادی و طرح ریزی کاربری زمین اهمیت دارند. هنگام طرح ریزی سد و شبکه های آبیاری، لازم است به حوضۀ زهکشی توجه کرد.

پیشنهاد کاربران

زهیک ( زه یک ) یا همزه ( هم زه ) دارای یک زه کشی
زهدرخت ( زهکشی درخت مانند ) همجریان ( پهنه هایی که جریان ابشان بسوی جای و یا جایگاه شناخته ای جاریست. شیبرس ( پهنه هایی که شیبشان بهم میرسد
حوزه: ناحیه
حوضه:منسوب به حوض
حوضه: بگیر، 1 ) ناحیه ای که در آن طبقات در تمام جهات بطرف یک نقطه مرکزی شیب دارند 2 ) ناحیه ای که بوسیله یک رودخانه و شعبات آن مشروب شده است.
آبگیر

بپرس