حوصله کردن


مترادف حوصله کردن: صبر کردن، شکیبایی به خرج دادن، طاقت آوردن

معنی انگلیسی:
to have or use patience

پیشنهاد کاربران

احتمال کردن ؛ تحمل کردن. بردباری کردن : روز آدینه قائد بسلام خوارزمشاه آمد و مست بود، ناسزاها گفت و تهدیدها کرد، خوارزمشاه احتمال کرد. ( تاریخ بیهقی ) . چیزها گفت و کردکه اکفاء آن را احتمال نکنند تا بپادشاه چه رسد. ( تاریخ بیهقی ) .
...
[مشاهده متن کامل]

بدادم ناصبی را پاسخ حق
نخواهم کرد زین بیش احتمالی.
ناصرخسرو.

بپرس