سپهر عمومی ( ( به انگلیسی: Public sphere ) ، یا حوزه عمومی، گستره همگانی ) امکانی در زندگی گروهی انسان ها است که با تحقق آن، مردم جامعه می توانند با بهره گیری از یکدیگر به سخن آیند و با مفاهمه به امر عمومی توجه کنند، و آن را مورد بحث و گفتگو قرار دهند. در سپهر عمومی افراد در وضعیتی آزاد، دور از تحمیل ها و اجبارها، امر عمومی را مورد بحث و نظریات یکدیگر را مورد ارزیابی قرار می دهند و بدین وسیله، امکان رسیدن به یک توافق گروهی واقعی را به حداکثر می رسانند. این گفتگو و مفاهمه و توافق، از آنجا که مبتنی بر نیروهای هدایت کننده ای چون قدرت و پول و تبلیغات نیستند، «سیاستی دیگر» و متفاوت با برداشت های معمول را می آفرینند.
انسان، هم گشاینده سپهر عمومی و هم خود گوهر اصلی این عرصه است، هم خود بخشی از عرصه و هم اثرگرفته از آن است. از نظریه پردازان نام دار سپهر عمومی نیز می توان به هانا آرنت و یورگن هابرماس اشاره کرد.
«سپهر عمومی» از کلیدی ترین مفاهیم مورد استفاده و تبیین شده توسط یورگن هابرماس است. به باور وی، سپهر عمومی، میدانی است که در آن افراد برای مشارکت در گفتگوهای باز و علنی گردهم می آیند. [ ۱]
هابرماس باور دارد که سپهر عمومی هنگامی پدید می آید که کسانی به طور گروهی دربارهٔ نیازهای همگانی شان بیندیشند. به باور وی، نقش سپهر عمومی نیز در کنترل کردن و هم در مشروع سازی قدرت سیاسی ای که توسط سازمان دولت اعمال می شود، متجلی است.
او تعبیر «سپهر عمومی» را در اطلاق به عرصه ای اجتماعی به کار می برد که در آن افراد از طریق مفاهمه، ارتباط و استدلال مبتنی بر تعقل، موضع گیری ها و جهت گیری های هنجاری ای اتخاذ می کنند که بر فرایند اعمال قدرت دولت، تأثیراتی آگاهی دهنده و عقلانی ساز باقی می گذارند.
هابرماس همچنین باور دارد که: شهروندان و افراد خصوصی زمانی به منزلهٔ عموم عمل می کنند که بدون اجبار و اضطرار بتوانند به مسایل مورد علاقهٔ مردم یا منافع و مصالح عمومی بپردازند؛ و این امر زمانی امکان پذیر است که تضمین های لازم برای گردهم آمدن و اجتماع آنان فراهم باشد و آزادانه بتواند به یکدیگر بپیوندند و آزادانه افکار خود را بیان و تبلیغ نمایند. [ ۱]
یورگن هابرماس از عرصه عمومی به عنوان حلقه مفقوده در جامعه مدرن یاد می کند که می تواند واسطه ای میان جامعه مدنی و حکومت باشد و دولت را از اقتدار و نسخه پیچی مدرن بازدارد. کتابخانه های عمومی، کافه ها و قهوه خانه ها، روزنامه ها و نشریات، رادیو و تلویزیون، سینما، ویدئو، ماهواره ها، شبکه های اینترنت، کامپیوتر و… به مثابهٔ مهم ترین ابزارهای بازتولید و احیای حوزه عمومی قابل اشاره اند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفانسان، هم گشاینده سپهر عمومی و هم خود گوهر اصلی این عرصه است، هم خود بخشی از عرصه و هم اثرگرفته از آن است. از نظریه پردازان نام دار سپهر عمومی نیز می توان به هانا آرنت و یورگن هابرماس اشاره کرد.
«سپهر عمومی» از کلیدی ترین مفاهیم مورد استفاده و تبیین شده توسط یورگن هابرماس است. به باور وی، سپهر عمومی، میدانی است که در آن افراد برای مشارکت در گفتگوهای باز و علنی گردهم می آیند. [ ۱]
هابرماس باور دارد که سپهر عمومی هنگامی پدید می آید که کسانی به طور گروهی دربارهٔ نیازهای همگانی شان بیندیشند. به باور وی، نقش سپهر عمومی نیز در کنترل کردن و هم در مشروع سازی قدرت سیاسی ای که توسط سازمان دولت اعمال می شود، متجلی است.
او تعبیر «سپهر عمومی» را در اطلاق به عرصه ای اجتماعی به کار می برد که در آن افراد از طریق مفاهمه، ارتباط و استدلال مبتنی بر تعقل، موضع گیری ها و جهت گیری های هنجاری ای اتخاذ می کنند که بر فرایند اعمال قدرت دولت، تأثیراتی آگاهی دهنده و عقلانی ساز باقی می گذارند.
هابرماس همچنین باور دارد که: شهروندان و افراد خصوصی زمانی به منزلهٔ عموم عمل می کنند که بدون اجبار و اضطرار بتوانند به مسایل مورد علاقهٔ مردم یا منافع و مصالح عمومی بپردازند؛ و این امر زمانی امکان پذیر است که تضمین های لازم برای گردهم آمدن و اجتماع آنان فراهم باشد و آزادانه بتواند به یکدیگر بپیوندند و آزادانه افکار خود را بیان و تبلیغ نمایند. [ ۱]
یورگن هابرماس از عرصه عمومی به عنوان حلقه مفقوده در جامعه مدرن یاد می کند که می تواند واسطه ای میان جامعه مدنی و حکومت باشد و دولت را از اقتدار و نسخه پیچی مدرن بازدارد. کتابخانه های عمومی، کافه ها و قهوه خانه ها، روزنامه ها و نشریات، رادیو و تلویزیون، سینما، ویدئو، ماهواره ها، شبکه های اینترنت، کامپیوتر و… به مثابهٔ مهم ترین ابزارهای بازتولید و احیای حوزه عمومی قابل اشاره اند.
wiki: حوزه عمومی