دیکشنری
مترجم
بپرس
حورور
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
حورور. [ ح َ ] ( ع اِ ) چیز. ( منتهی الارب ): مااصبت حوروراً؛ نرسیدم بچیزی. ( منتهی الارب ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها