حوث بوث. [ ح َ ث َ ب َ ث َ ] ( ع ص مرکب ، از اتباع ) حَیث َبَیث َ. حَیث ِبَیث ِ. حاث ِباث ِ. حَوثاًبَوثاً. پریشان و متفرق. گویند: ترکهم حوث الخ ؛ پریشان و متفرق کرد ایشان را. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
" دور ازهم . دور از یک. ( نایکدیگر#با یکدیگر ) ": حوث و بوث. [دوری و دوستی]. [دور و درست].+ عکس و لینک