حواله گاه
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
زیارتگاه، جای تفرج و گشایش دل ، جای برآورده شدن خواسته ها
صوفی صومعه ٔ عالم قدسم لیکن
حالیا دیر مغان است حوالتگاهم
صوفی صومعه ٔ عالم قدسم لیکن
حالیا دیر مغان است حوالتگاهم
حواله گاه : پناهگاه ، محل برآورده شدن حاجات و آرزوها . جز آستان توأم در جهان پناهی نیست / سر مرا به جز این در حواله گاهی نیست ( حافظ )