حواق

لغت نامه دهخدا

حواق. [ ح َ واق ق ] ( ع اِ ) ج ِ حاقه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). بلاهای سخت. ( منتهی الارب ). رجوع به حاقه شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس