حندقوق

لغت نامه دهخدا

حندقوق. [ ح َ / ح ِ دَ ] ( ع اِ ) حَندَقوقی ̍. حَندَقَوقی ̍. نباتی است که آنرا ذرق گویند. ( منتهی الارب ). این کلمه نبطی معرب است و بعربی ذُرَق گویند. ( اقرب الموارد ). و بفارسی اسپست دشتی است. ( منتهی الارب ). اندقوقو است و آن دوایی است بوستانی و صحرائی ، بوستانی آنرا بیونانی طریفلن و صحرائی آنرا بوطوس اعریوس گویندو آن نوعی از سپست باشد و بفارسی دیو اسپست خوانند.( آنندراج ) ( برهان ). || مرد دراز مضطرب و احمق. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس